تحول دیجیتال در سالهای اخیر بسیار مورد توجه کسب و کارها قرار گرفته است. تحول دیجیتال علاوه بر فرایندهای عملیاتی کسب و کار، بر محصولات، ساختار و مفاهیم مدیریتی کسب و کارها نیز تاثیر میگذارد.به گفته «جرج وسترمن»، پژوهشگر برجسته دانشگاه ام.آی.تی، تحول دیجیتال مثل تبدیل کرم ابریشم سازمان به پروانه است و اما لزوما به معنای شکوفایی سریع نیست.
تحول دیجیتال به اتخاذ فرآیندها و ابزارهای دیجیتال برای دستیابی به اهداف استراتژیک تجاری اشاره دارد. این یک فرآیند پیچیده و چند وجهی است که نشان دهنده یک تغییر گسترده فرهنگی در محل کار خواهد بود که هر بخش از کسب و کار را تحت تأثیر قرار میدهد.
دنیای دیجیتال امروزی نحوه خرید، گوش دادن به موسیقی، خواندن اخبار و قرارهای ملاقات با پزشکان را تغییر داده است. بنابراین دنیای کسب و کار نیز باید برای مطابقت با انتظارات مشتریان خود متحول شود. با این حال طبق گفتههای شرکت رسانهای فناوریIDG ، 89٪ شرکتها قصد دارند اولین استراتژی دیجیتال را اتخاذ کنند، اما تنها 44٪ آنها واقعاً این کار را انجام دادهاند. اما تحول دیجیتال برای کسب و کار به چه معناست؟ چگونه این مفهوم بزرگ و انتزاعی را در نظر میگیرید و آن را به اقدامات و استراتژیهایی تبدیل میکنید که به درد کارمندان و مشتریانتان بخورد؟ ما این مفهوم را به بخشهای معنی دار تقسیم میکنیم و نکات مشخصی را در مورد چگونگی شروع تجارت و توسعه استراتژی تحول دیجیتال در کسب و کار شما ارائه میدهیم که اعضای تیم را تشویق میکند تا بهترین کار خود را انجام دهند.
ویژگیهای تحول دیجیتال برای کسب و کارها
این ایده که میتوانید فقط یک نرم افزار مناسب بخرید و بلافاصله بهرهوری را افزایش دهید جذاب است. اما اساساً، تحول دیجیتال تغییر در نحوه کار تیمها است، نه اینکه از چه فناوری برای انجام این کار استفاده میکنید. در حالی که تحول دیجیتال در هر شرکتی متفاوت به نظر می رسد، مشاغل دیجیتال از برخی ویژگیهای اساسی برخور دارند:
مشارکتی: هر یک از اعضای سازمان به طور معنی داری در دستیابی به یک چشم انداز مشترک نقش دارند. این به معنای همکاری مشترک در سطوح مختلف سازمان و در بین تیمها برای ایجاد اعتماد، ارتقا شفافیت و تعامل کارکنان است.
فرهنگی: مستلزم دور شدن از ساختارهای سنتی کسب و کار و سلسله مراتب و توانمندسازی کارکنان برای تصمیمگیری و کمک به ایدهها است.
خدمات ابری: خدمات مبتنی بر ابر مقرون به صرفه و چابک هستند و به مشاغل اجازه میدهد هزینههای IT و زیرساخت خود را مدیریت بهتری کنند.
موبایل: موبایل سازمانی، شرکتها را قادر میسازد بدون نیاز به حضور پرسنل در محل شرکت، امکانات تلفن داخلی را بر روی تلفن همراه کارکنان خود داشته باشند.
تداوم: فنآوری به تکامل خود ادامه خواهد داد و خواستار سازگاری با فرآیندهای فعلی است، به این معنی که شما باید به یادگیری و پیشرفت ادامه دهید. در نتیجه پروژه دیجیتال شدن وابسته به تاریخ شروع و پایان نیست.
داده محور: تنها شامل جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها در مورد مشتریان شما نیست بلکه بررسی و آنالیز دادههای داخل شرکت را هم شامل میشود.
مشتری محور: در نهایت، همه این تغییرات بر روی ارائه خدمات بهتر و تجربه بهتر برای مشتریان شما متمرکز میشود.
توجه داشته باشید که هیچ یک از این موارد مربوط به کاری نیست که شرکت شما انجام میدهد بلکه در مورد چگونگی انجام کارها است. شرکتهای دیجیتال ارزشهای اصلی یا پیشنهادهای تجاری خود را تغییر نمیدهند در عوض برای به دست آوردن ابزار تحول دیجیتال که از اهداف استراتژیک پشتیبانی میکند در تلاش هستند.
به عنوان مثال ، نیویورک تایمز از دادههای مربوط به مشارکت مخاطبان برای ایجاد هشدارهای داخلی استفاده میکند و به کارکنان اجازه میدهد تا از عملکرد خوب یک داستان مطلع شوند زیرا آنها شایسته اطلاع رسانی فوری هستند. آنها اطلاعات مهمی تولید میکنند که به کارکنان اجازه میدهد تا در مورد نحوه به اشتراک گذاشتن داستان با خوانندگان با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. همکاری با فناوری، نه فقط دادهها، کلید بهبود فرآیندها و نتایج آنها بود.
همانطور که از شواهد امر مشخص است، تحول دیجیتال اجتناب ناپذیر و ضروری است. طبق مطالعات انجام شده اتخاذ استراتژیهای دیجیتالی مانند استفاده از دادهها برای تصمیمگیری هوشمندانه و آموزش کارمندان در زمینه فنآوریهای نوظهور، درآمد آنها را 23 درصد افزایش میدهند. AT&T از طریق توسعه حرفهای که مهارتهای دیجیتال کارمندان خود را افزایش میدهد، توانسته 32٪ درآمد خود را بیشتر کند.
استراتژی دیجیتال در شرکتهای کوچک و مشاغل سازمانی
تحول دیجیتال از نظر صاحبنظران این حوزه، بیش از آنکه چالشی فناورانه برای سازمانها باشد، چالشی انسانی است. مطالعات متعدد توسط شرکتهای مشاوره مدیریت نشان میدهد که مهمترین مانع موفقیت تحول دیجیتال، «فرهنگ» و «مهارتهای دیجیتال» است.
نکته مهم دیگری که میبایست به آن دقت کرد این است که مفهوم «تحول دیجیتال»، با «الکترونیک» متفاوت است. محیط دیجیتال، همان محیط آنلاین و الکترونیکی نیست. محیط دیجیتال، تلفیقی از منابع آنلاین (فناوری اطلاعات) و آفلاین (فیزیکی) در راستای ساخت تجربهای جذاب برای ذینفعان بیرونی (مانند مشتریان) و داخلی سازمان (مانند کارکنان) است. به همین دلیل است که فقط 38٪ از مشاغل سازمانی دارای استراتژی دیجیتال هستند و 55٪ از شرکتهای نوپا باید برای بهبود ارتباطات و افزایش شفافیت کاری خود تمرکز کنند.
اما مشاغل بزرگ نیز دارای مزایایی هستند. میزان بودجه بیشتر بدان معنی است که آنها میتوانند منابع قابل توجهی را به پیشرفت اختصاص دهند. به عنوان مثال ، وقتی La-Z-Boy دفتر مرکزی خود را دوباره طراحی کرد، از این فرصت برای شناسایی چالشهای شرکت استفاده کرد. رئیس شرکت کورت دارو میگوید: «ما همه کارمندان خود را به فکر انداختیم که چه چیزی در ساختمان جدید قرار گیرد و چگونه میتوانیم ارتباطات را در سازمان افزایش دهیم». ساختن یک دفتر مرکزی کاملاً جدید برای هر شرکتی عملی نیست، اما بسیاری از راه حلهای La-Z-Boy برای سایر مشاغل قابل استفاده است، یکی از کارهای ساده این است که میتوان با سازماندهی مجدد چیدمان میزهای کار بهرهوری را افزایش داد. به طوری که کارمندان بتوانند محیطی متناسب با سبک کار خود و در کنار همکاران مرتبط خود داشته باشند. یا کاهش هزینههای عملیاتی مانند حذف هزینههای مربوط به خرید و نگهداری سرور و استفاده از خدمات ابری.
استراتژی دیجیتال شما با نقاط قوت و چالشهای منحصر به فرد شرکت شما همراه خواهد بود، بنابراین قبل از توسعه اهدافتان، از آنها فهرست برداری کنید. مایکل گیل، بنیانگذار شرکت دادههای بازاریابیStrategic Oxygen، میگوید «آگاهی اساسی در مورد این چالشها احتمالاً نشانه اصلی موفقیت در روند کار است».
تجربه شما در مورد تحول دیجیتال چیست؟ برای ما بنویسید.
منبع:
نظرات و پیشنهادات